خطبه بدون نقطه امام علی(ع)
خطبه بدون نقطه امام علی(ع) | |
---|---|
اطلاعات روایت | |
نامهای دیگر | خطبه بی نقطه |
صادره از | امام علی(ع) |
منابع شیعه | تمام نهج البلاغه - نهج السعاده |
احادیث مشهور | |
حدیث سلسلةالذهب.حدیث ثقلین.حدیث کساء.مقبوله عمر بن حنظلة.حدیث قرب نوافل.حدیث معراج. حدیث ولایت.حدیث وصایت.حدیث جنود عقل و جهل.حدیث شجره |
خطبه بدون نقطه امام علی(ع) سخنرانیای است از امام علی(ع) که در آن از حروف نقطهدار استفاده نشده است. این خطبه در جمع گروهی از اصحاب پیامبر(ص) که درباره نقش حروف در کلام سخن میگفتند، ایراد شده است.
متن خطبه در کتاب نهج السعاده و تمام نهج البلاغه نقل شده است. ستایش الهی، شمارش برخی از نعمتهای او، جایگاه اهلبیت(ع) و پیروی از سنت پیامبر(ص) از مباحثی است که در این خطبه مطرح شده است. کتاب دو شاهکار علوی در شرح این خطبه و خطبه بدون الف امام علی(ع) نوشته شده است.
برخی از منابع، خطبه دیگری نیز با عنوان خطبه بینقطه به امام علی(ع) نسبت دادهاند که نسبت به خطبه اول، از اعتبار کمتری برخوردار است.
زمینه ایراد
خطبه بدون نقطه، سخنرانیای است از امام علی(ع) که در آن، از حروف نقطهدار استفاده نشده است. بنا به روایتی که در کتاب مناقب از امام رضا(ع) نقل شده، ماجرای بیان این خطبه چنین است که جمعی از صحابه پیامبر(ص) درباره نقش حروف در کلام سخن میگفتند. آنها «الف» را پرکاربردترین حرف میدانستند. در این هنگام، امام علی(ع) خطبهای بدون الف و خطبهای بدون نقطه به زبان عربی ایراد کرد. فیالبداهه ایرادشدن خطبهها، مستندبودن به قرآن، فصاحت و بلاغت آنها را ستودهاند.
محتوا
خطبه با حمد و ستایش خدا و شمارش برخی از نعمتهای او آغاز میشود. سپس با اشاره به جایگاه پیامبر(ص) و اهلبیتش، به پیروی از سنت پیامبر(ص) و انجام دستورهایش سفارش میکند. همچنین در آن، ضمن بیان چند موعظه، برای سلامتی، دوری از گناهان، اطاعت از دستورات اسلام، استجابت دعا و سعادتمندی حاضران دعا شده است.
منبع
محمدباقر محمودی متن خطبه بدون نقطه را در کتاب نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة آورده است. چنانکه خودش گفته، این خطبه را از کتاب مجموعةٌ اَدبیَّه، نوشته محمد بن عبدالقاهر شهرزوری موصلی(درگذشته قرن هشتم قمری) نقل کرده است؛ اما سید رضی در نهج البلاغه آن را نقل نکرده است. با این حال، این خطبه در کتاب تمام نهجالبلاغه نقل شده است.
همچنین بهگفته احسانیفر نویسنده کتاب دو شاهکار علوی، در کتابهای مناقب، الصراط المستقیم، منهاج البراعه، بحار الانوار و نهجالایمان نیز عنوان یا بخشی از خطبه بینقطه ذکر شده است.
متن و ترجمه خطبه
متن | ترجمه |
اَلْحَمْدُ للَّـهِ أَهْلِ الْحَمْدِ وَ مَأْوَاهُ، وَ لَهُ أَوْكَدُ الْحَمْدِ وَ أَحْلَاهُ، وَ أسعَدُ الْحَمْدِ وَ أَسْرَاهُ، وَ أَطْهَرُ الْحَمْدِ وَ أَسْمَاهُ، وَ أَکْرَمُ الْحَمْدِ وَ أَوْلَاهُ. الْوَاحِدِ الأَحَدِ الصَّمَدِ، لاوَالِدَ لَهُ وَ لاوَلَدَ. |
ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش و جایگاه لایق آن است. از برای اوست رساترین ستایش و شیرینترین آن، و سعادتمندانهترین ستایش و سخاوت بارترین (و شریفترین) آن، و پاکترین ستایش و بلندترین آن، و ممتازترین ستایش و سزاوارترین آن. یگانه و یکتای بینیاز(ی که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او نمایند). نه پدری دارد و نه فرزندی. |
سَلَّطَ الْمُلُوكَ وَ أَعْدَاهَا، وَ أَهْلَكَ الْعُدَاةَ وَ أَدْحَاهَا. وَ أَوْصَلَ الْمَكَارِمَ وَ أَسْرَاهَا. وَ سَمَكَ السَّمَاءَ وَ عَلَّاهَا، وَ سَطَحَ الْمِهَادَ وَ طَحَاهَا، وَ وَطَّدَهَا وَ دَحَاهَا، وَ مَدَّهَا وَ سَوَّاهَا، وَ مَهَّدَهَا وَ وَطَّاهَا، وَ أَعْطَاكُمْ مَاءَهَا وَ مَرْعَاهَا، وَ أَحْكَمَ عَدَّ الأُمَمِ وَ أَحْصَاهَا، وَ عَدَّلَ الأَعْلَامَ وَ أَرْسَاهَا. |
شاهان را (به حکمت و آزمون خود، بر مردم) مسلّط ساخت و به تاختن واداشت. و ستمکاران (و متجاوزان) را هلاک نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را (به خلایق) رسانید و شرافت بخشید. و آسمان را بالا برد و بلند گردانید، بستر زمین را گشود و گسترش داد، و محکم نمود و گسترده ساخت، و آن را امتداد داد و هموار کرد و(برای زندگی) آماده و مهیا فرمود، و آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت و تعداد اقوام را (برای زندگی در آن) به درستی (و حکمت) مقرّر فرمود و بر شمار (یکایک) آنان احاطه یافت، و نشانههای بلند (هدایت) مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت. |
اَلإلَهُ الأَوَّلُ لامُعَادِلَ لَهُ، وَ لارَادَّ لِحُکْمِهِ. لاإِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ السَّلامُ، الْمُصَوِّرُ الْعَلّامُ، الْحَاكِمُ الْوَدُودُ، الْمُطَهِّرُ الطَّاهِرُ، الْمَحْمُودُ أَمْرُهُ، الْمَعْمُورُ حَرَمُهُ، الْمَأْمُولُ كَرَمُهُ. |
معبود نخستین که نه او را همطرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که پادشاه است و سلام (مایه سلامت)، و صورتگر دانا، فرمانروای مهربان، و پاک و بیآلایش است. فرمانش ستوده است و حریمش آباد (به توجّه پرستندگان و نیازمندان) است و سخایش مورد امید. |
عَلَّمَكُمْ كَلَامَهُ، وَ أَرَاكُمْ أَعْلَامَهُ، وَ حَصَّلَ لَكُمْ أَحْكَامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلَالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرَامَهُ. |
کلامش (قرآن) را به شما آموخت و نشانههایش را به شما نمایاند. و احکامش را برایتان دست یافتنی نمود. آنچه روا بود، حلال کرد؛ و آنچه ناروا بود، حرام نمود. |
وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً الرِّسَالَة َ، رَسُولَهُ الْمُكَرَّمَ، الْمُسَوَّدَ الْمُسَدَّدَ، الطّـُهْرَ الْمُطَهَّرَ. أَسْعَدَ اللَّـهُ الأُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤْدَدِهِ، وَ سَدَادِ أَمْرِهِ، وَ كَمَالِ مُرَادِهِ. أَطْهَرُ وُلْدِ آدَمَ مَوْلُوداً، وَ أَسْطَعُهُمْ سُعُوداً، وَ أَطْوَلُهُمْ عَمُوداً، وَ أَرْوَاهُمْ عُوداً، وَ أَصَحُّهُمْ عُهُوداً، وَ أَکْرَمُهُمْ مُرْداً وَ كُهُولاً. |
بار رسالت را بر دوش حضرت محمّد(صلّی الله علیه و آله) افکند، (همان) رسول گرامی که به او سروری و درستی (در گفتار و کردار و رفتار) ارزانی شده، پاک و پیراسته است. خدا این امّت را به خاطر برتری مقام و بلندی شرف و استواری دین او و کامل بودنِ آرمانش سعادت بخشید. او بیآلایشترین فردِ از آدمیان در هنگامه ولادت، و فروزندهترین ستاره خوشبختی و سعادت است. او بلندپایهترین آنان (در نیاکان) است، و زیباترین آنها در (نسل و) شاخسار، و درست پیمانترین، و کریمترین آنان در نوجوانی و بزرگسالی است. |
صَلاةُ اللَّـهِ لَهُ وَ لِآلِهِ الأَطْهَارِ، مُسَلَّمَةً وَ مُكَرَّرَةً مَعْدُودَةً، وَ لِآلِ وُدِّهِمُ الْكِرَامِ مُحَصَّلَةً مْرَدَّدَةً، مَا دَامَ لِلسَّمَاءِ أَمْرٌ مَرْسُومٌ، وَ حَدُّ مَعْلُومٌ. |
درود خداوند ازآن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی درپی و مکرّر (برای خود آنان) و برای خاندان بزرگوار و دوستداشتنی آنان، درودی ماندگار و پیوسته (برای همیشه)، تا وقتی که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقش و میزانی مقرّر. |
أَرْسَلَهُ رَحْمَةً لَكُمْ، وَ طَهَارَةً لأَعْمَالِكُمْ، وَ هُدُوءَ دَارِكُمْ، وَ دُحُورَ عَارِكُمْ، وَ صَلَاحَ أَحْوَالِكُمْ، وَ طَاعَةً للَّـهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصْمَةً لَكُمْ وَ رَحْمَةً. |
او را فرستاد تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای (زندگی) شما و برطرف شدن نقاط ننگ (و شرمآور کارها)تان، و تا مایه صلاح حالتان، و اطاعت شما از خدا و رسولانش، و موجب حفظ شما و رحمتی (بس بزرگ و فراگیر) باشد. |
إِسْمَعُوا لَهُ، وَ رَاعُوا أَمْرَهُ، وَ حَلِّلُوا مَا حَلَّلَ، وَ حَرِّمُوا مَا حَرَّمَ. |
از او فرمان برید؛ و بر دستورش مواظبت ورزید؛ آنچه را حلال دانست، حلال بدانید؛ و آنچه را حرام داشت حرام بشمارید. |
وَ اعْمَدُوا - رَحِمَكُمُ اللَّـهُ - لِدَوَامِ الْعَمَلِ، وَ ادْحَرُوا الْحِرْصَ وَ اعْدِمُوا الْكَسَلَ. وَ ادْرُوا السَّلَامَةَ، وَ حِرَاسَةَ الْمُلْكِ وَ رَوْعَهَا، وَ هَلَعَ الصّدُورِ وَ حُلُولَ كَلِّهَا وَ هَمِّهَا. |
خدایتان رحمت کند! آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را از خود برانید و تنبلی را وا نهید. رسم سلامت و حفظ حاکمیت و بالندگی آن را، و آنچه را که موجب دغدغه سینهها (و تشویش دلها) و روی آوردن درماندگی و پریشانی به آنهاست، بشناسید. |
هَلَكَ - وَ اللَّـهِ - أَهْلُ الإِصْرَارِ، وَ مَا وَلَدَ وَالِدٌ لِلإِسْرَارِ. كَمْ مُؤَمِّلٍ أَمَّلَ مَا أَهْلَكَهُ! وَ كَمْ مَالٍ وَ سِلَاحٍ أُعِدَّ صَارَ لِلأَعْدَاءِ عَدّ ُهُ وَ عَمَدُهُ! |
به خدا قسم، هلاک گشتند انسانهایی که اهل حرص و اصرار (بر خواستههای دنیوی و غریزی خود) هستند، و هیچ پدری فرزندی نیاورد که بتواند آن را پنهان سازد (یعنی: همانگونه، هیچکس نمیتواند نتایج و عواقب کارهای خود را پنهان سازد). چه بسیار آرزومندی که در آرزوی چیزی بسر میبرد که مایه هلاک و نابودی اوست! و چه بسیار مال و سلاحی که (به خیال شخص، برای خودش) آماده گشته، ولی شمارش (آن مال موروثی) و نیروی (ضربت) عمودها(ی آن سلاح بازمانده) نصیب دشمن انسان (پس از مرگ او) میشود! |
اَللَّـهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَ دَوَامُهُ، وَ الْمُلْكُ وَ كَمَالُهُ. لاإِلهَ إِلَّا هُوَ، وَسِعَ كُلَّ حِلْمٍ حِلْمُهُ، وَ سَدَّدَ كُلَّ حُکْمٍ حُکْمُهُ، وَ حَدَرَ كُلَّ عِلْمٍ عِلْمُهُ. |
بار خدایا، سپاس همیشگی تو را، و پادشاهی کامل ازآن تو. تو آن خدایی که به جز او خدایی نیست، بردباری او وسیعتر از هر بردباری دیگری است (و گویی همه را در بر گرفته)، و حکم و فرمان اوست که هر حکم و فرمان دیگر را استحکام و راستی بخشیده، و دانش اوست که هر دانش دیگر را پایین (و زیرمجموعه) خود قرار داده است. |
عَصَمَكُمْ وَ لَوَّاكُمْ، وَ دَوَامَ السَّلَامَةِ أَوْلَاكُمْ، وَ لِلطَّاعَةِ سَدَّدَكُمْ، وَ لِلإِسْلَامِ هَدَاكُمْ، وَ رَحِمَكُمْ وَ سَمِعَ دُعَاءَكُمْ، وَ طَهَّرَ أَعْمَالَكُمْ، وَ أَصْلَحَ أَحْوَالَكُمْ. |
خدا شما را از خطاکاری حفظ کند و از گناهان روگردان سازد، و سلامتی همیشگی به شما ارزانی دارد، و شما را در راه طاعتش استوار و راستین گرداند، و به سوی اطاعت از دستورات اسلام هدایت فرماید، و مورد رحمت خویش قرار دهد، و دعایتان را بشنود (و اجابت فرماید)، و اعمالتان را پاکیزه سازد، و احوالتان را نیکو گرداند. |
وَ أَسْأَلُهُ لَكُمْ دَوَامَ السَّلَامَةِ، وَ كَمَالَ السَّعَادَةِ، وَ الآلَاءَ الدَّارَّةِ، وَ الأَحْوَالَ السَّارَّةِ؛ وَ الْحَمْدُ للَّـهِ وَحْدَهُ. |
و (باز) از او میخواهم که سلامتی (دین و دنیای) شما را جاوید بدارد، و سعادتمندی شما را به کمال برساند، و نعمتهای خویش را بر شما پی در پی نثار کند، و حالات شما را (در زندگانی) مایه شادمانی قرار دهد. و ستایش، تنها سزاوار خداوند است. |
خطبه دیگر
به گفته محمدباقر محمودی نویسنده کتاب نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة، در برخی از منابع متأخر خطبه بدون نقطه دیگری به امام علی(ع) نسبت داده شده است که ملافتح الله کاشانی آن را در آخر ترجمه نهجالبلاغه آورده است. محمودی متن این خطبه را در کتاب نهجالسعاده نقل نکرده و دلیل آن را نداشتن مصدر قابل اعتمادی برای اعتبار این نقل یا اثبات صدورش ذکر کرده است. این خطبه با عبارت «اَلْحَمْدُللَّهِ الْمَلِکِ الَْمحْمُودِ الْمالِکِ الْوَدُودِ...» شروع میشود. بهگفته احسانیفر، ملافتح الله کاشانی این خطبه را در ترجمه نهجالبلاغه نیاورده است. خطبه مذکور در مراسم خواستگاری یکی از بنیهاشم ایراد شده و دیگران آن را به کتاب او افزودهاند.
تکنگاری
کتاب «دو شاهکار علوی» اثر محمد احسانیفر لنگرودی در شرح خطبه بینقطه و خطبه بدون الف به زبان فارسی نوشته شده است. چکیده این کتاب در قالب مقالهای با عنوان «یک کتاب در یک مقاله (دو شاهکار علوی) پژوهشی درباره خطبههای «بیالف» و «بینقطه» امیرالمؤمنین» منتشر شده است.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۴۸.
- ↑ احسانیفر، دو شاهکار علوی، بیتا، ص۱۹.
- ↑ احسانیفر، «یک کتاب در یک مقاله (دو شاهکار علوی) پژوهشی درباره خطبههای «بیالف» و «بینقطه» امیرالمؤمنین»، ص۱۲۰.
- ↑ محمودی، نهجالسعادة، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۰۹–۱۱۱.
- ↑ محمودی، نهجالسعادة، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲.
- ↑ موسوی، تمام نهجالبلاغة، ۱۳۷۶ش، ص۳۳۵-۳۳۶.
- ↑ احسانیفر، «یک کتاب در یک مقاله (دو شاهکار علوی) پژوهشی درباره خطبههای «بیالف» و «بینقطه» امیرالمؤمنین»، ص۱۲۶.
- ↑ محمودی، نهج السعادة، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۱؛ موسوی، تمام نهج البلاغة، ۱۳۷۶ش، ص۳۳۵-۳۳۶.
- ↑ احسانیفر، دوشاهکار علوی، بیتا، ص۴۵-۴۹.
- ↑ محمودی، نهج السعاده، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۱۳ (پانویس۲).
- ↑ محمودی، نهجالسعاده، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۱۳ (پانویس ۲).
- ↑ حکیمی، سلونی قبل ان تفقدونی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۴۰۰.
- ↑ احسانیفر، «یک کتاب در یک مقاله (دو شاهکار علوی) پژوهشی درباره خطبههای «بیالف» و «بینقطه» امیرالمؤمنین»، ص۱۲۸.
- ↑ احسانیفر، «یک کتاب در یک مقاله (دو شاهکار علوی) پژوهشی درباره خطبههای «بیالف» و «بینقطه» امیرالمؤمنین»، ص۱۰۶.
- ↑ زبان عربی ۲۸ حرف دارد که ۱۵ حرف آن نقطه دارند و ۱۳ حرف بینقطهاند.
منابع
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آلابیطالب علیهمالسلام، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- احسانیفر لنگرودی، محمد، «»، علوم حدیث، شماره ۲۹، پاییز ۱۳۸۲ش.
- احسانیفر لنگرودی، محمد، دوشاهکار علوی، بیجا، بیتا.
- حکیمی، محمدرضا، سلونی قبل ان تفقدونی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیتا.
- محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة، تصحیح عزیز آلطالب، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- موسوی، سید صادق، تمام نهجالبلاغه، تصحیح عساف محمد و فرید سید، مشهد، مؤسسة الامام صاحب الزمان(عج)، ۱۳۷۶ش.